فکر هر کس به قدر همّت اوست ...
چقدر ترحم برانگیزند آدمهای توخالی، انسانهای بیفکر. هر کسی –فارغ از جنسیت- بایستی حداقلی از درک سیاسی داشته باشد، دغدغه فرهنگی داشته باشد، شناخت اجتماعی داشته باشد. نه آنکه لخت و عور و بدون فکر و عقیده به دنیا بیاید و آخر سر هم کفنی بپوشد و خدانگهدار. متأسفانه اینگونه آدمها رو به ازدیادند، و متأسفانهتر در خانوادههای مذهبی هم بیشتر. پدر و مادرهایی که پسران و بیشتر دختران خود را از حضور در اجتماع منع کرده و به بهای قدرتگیری قوه عقل و اختیار، آنها را از فساد و گمراهی میرهانند! دریغ و افسوس بر ایمان و طهارت پوشالیای که از انزوا و گوشهگیری حاصل شود؛ که اگر نشود بهتر است. نتیجه چنین روشهای تربیتی، میشود فرزندان خَلَف و متعصّبی که تنها نظریات مأخوذه والدینشان را قبول دارند و لاغیر. البته شرمم میشود که بگویم روش تربیتی، چرا که اکثر پدرها و مادرهای جامعه ما روش تربیتی ندارند، بلکه مجموعهای از تفکرات دُگماتیک خود را پیاپی روی فرزندانشان پیاده میکنند و این حلقه باطل ادامه پیدا میکند تا نسلهای بعد و بعدتر. اگر بخواهم دقیقتر شوم، این پدیده نتیجه ازدواجهای بدون مطالعه است و بچهدار شدنهای بدون مطالعهتر. کسانی که با یک نگاه عاشق میشوند برای رفع نیاز –بیشتر عاطفی یا هر نوع دیگر-، و با یک حرکت بچهدار میشوند برای رفع خمودی و کسالت. مثالی از نتیجه این اعمال، پدر و مادرهایی هستند که رسالت خود را در تربیت فرزند، رفع عقدههای دوران بچگی خود میدانند. مثلا پدری که در کودکی از فقر و نداری رنج میبرده، سعادت فرزندش را در ریخت و پاشهای آنچنانی و غلتیدنهای بیملاحظه در ثروت میداند. یا مادری که احساسات و علایقش در کودکی سرکوب شده، سلامت روحی فرزندش را در آزادی بی قید و بند او میداند. پیامد دیگر این مناسبات بیمطالعه، که پیشتر ذکر شد، فرزندانی است که پیرو بیقید و شرط تفکرات و عقاید والدینشان هستند، فرزندانی که نه فکر مستقل دارند و نه عقیده مستقل.
وَ کَذلِکَ مَا أَرسَلنَا مِن قَبلِک فی قَریَهٍ مِن نَذیرٍ اِلَّا قالَ مُترَفوهَا اِنَّا وَجَدنا آباءَنا عَلی اُمَّهٍ وَ اِنّا عَلی آثارِهِم مُقتَدون (23)
و بدین گونه در هیچ شهری پیش از تو هشدار دهندهای نفرستادیم مگر آنکه خوشگذرانان آن گفتند ما پدران خود را بر آیینی یافتهایم و ما از پی ایشان راهسپاریم.
قالَ اَوَلَو جِئتُکُم بِاَهدَی مِمَّا وَجَدتُم عَلیهِ آباءَکُم قَالوا اِنَّا بِما اُرسِلتُم بِه کافِرون (24)
گفت هرچند هدایت کنندهتر از آنچه پدران خود را بر آن یافتهاید برای شما بیاورم؟ گفتند ما به آنچه بدان فرستاده شدهاید کافریم. (سوره زخرف)
+واضحه که خودمون هم مستثنی نیستیم دیگه، بیشتر فکر کنیم و مطالعه، و بسازیم.
++دکتر میگه غذای داغ (روم نشد بگم نیمروی سالم و درسته و داغ بوده!) خوردی آفت زدی، من میگم آفَت زدم، کپک زدم، از همونجا تجزیه میشم میمیرم :|
+++ تو خود آن نقطه عشقی، تو خودت باغ بهشتی