جهان خفته به هذیان، ترانهها دریاب
8 صبح – ساعت تیک، ساعت تاک – مسافرین محترمی که قصد ادامه مسیر به سمت ... (آدم نیمه راه نباش؛ روزهای سخت، مرد میطلبد) – ساعت تیک، ساعت تاک – ملّت آماده حرکت، ملّت یه نفر ... (تنها تو که نباشی هر روز ما جمعهست؛ نه خواب قرار دارد، نه بیدار) – ساعت تیک، ساعت تاک – سلولهای غضروفی از تواناییِ ترمیمِ ... (تولدی دیگر میباید، زخم وصله خورده زود سر وا میکند) – ساعت تیک، ساعت تاک – نگران نباشید، من آزمایش رو پیگیری میکنم، سر میزنم ... (دلخوشم به همین سر زدنهایت، مختصر، بی صدا، بی نگاه) – ساعت تیک، ساعت تاک – آن دو ماده ملغمهای تشکیل میدهند که ... (این دلتنگی و دلخوشی ملغمه جوشان و خروشانیست که بی قراریِ افتان و خیزان مرا مسکّن است) – ساعت تیک، ساعت تاک – تحقیقات نشان داده که آب ... (هدف بر آب مساز که بنایش به بادی بند است و بقایش به آهی) – 10 شب – ساعت تیک، ساعت تاک – فیالحال تا رسیدن نتایج پروژه صبر میکنیم ... (چه کسی منتظر نیست؟ انتظار عصاره جان مؤمن است)
هیهات از انتظار ... زمین از خیال تو رنگ شده و فضا از نَفَسهای تو شفاف، حالی از قدرت حریف میگویی؟
موجود را ننگر، وجود را دریاب.
طرح خیالت بر قامت فکرم چنان نقش بسته که جان بر بدن ... هیهات از انتظار.
راست گفت قیصر، که:
- نه گندم و نه سیب،
آدم فریب نام تو را خورد. -